اي كشتـگان عشـق بـرايــم دعـا كنيـد
يعنـي نميشود كه مـرا هم صـدا كنيـد ؟
ايـن دستهـاي خستـهء خالي دخيلـتان
درد مـرا هـم بــه حُکـمِ اجابـت دوا کنيـد
فـريـاد چشمهـاي مـرا هيـچ کـس نـديـد
پـس يـک نگـاه محبت به من بيـنوا کنيـد
اي مردمان رد شده از هفت شهر عشق
رَحمــي بـه ساکنـانِ خَـمِ کوچـه ها کنيد
کـوچيـده ايد!مگـر صبــرتـان کجــاسـت ؟
من ميرسم ز ره تو را به خدا پا به پا کنيد
ايـن کوله بـار حـادثه ،اين کــوره راهِ عمـر
بـايد عبـور کـرد شهيـدان بـرايـم دعا کنيد